با توجه به شرايط اقليمي خشك و نيمه خشك ايران و بروز مشكلات عديده‌اي چون كم آبي در بسياري از مناطق كشور، حفاظت خاك و آبخيزداري از سازنده‌ترين راهكارها براي مقابله با خشكسالي است.

به نقل از ایسنا، آبخيزداري يكي از شيوه‌هاي نوين حفاظت آب و خاك، مهار و پخش سيلاب‌ها است كه باعث كنترل سيلاب‌هاي مخرب و نفوذ آب به داخل سفره‌هاي آب زيرزميني مي‌شود.

راهبرد اساسي كنترل سيلاب به تغذيه سفره‌هاي آب كمك مي‌كند و موجب مي‌شود كه قنات‌ها، چشمه‌ها و چاهها با توليد آب بيشتر بتواند زمين‌هاي كشاورزي بيشتري را به زير كشت برده و در توليد محصولات غذايي بيشتر، نقش مهمي را ايفاء كنند.

اين شيوه به ويژه در مناطق خشك، نيمه خشك و حواشي كوير كه معمولا هر از گاهي با جاري شدن سيلاب‌هاي مخرب با دبي لحظه‌اي بالا، مواجه هستند ، بسيار مؤثر و راهگشا است.

يكي از ويژگي‌هاي سرزمين‌هاي خشك (نظير ايران) دارا بودن و زيست‌ بوم‌هاي ناپايدار است كه درصورت خسارت ديدن ، ‌احياي آنها بسيار دشوار است.

بهره‌برداري از اين گونه زمين‌ها، در دوره‌هاي خشكسالي، همانند دوره‌هاي فر اواني رطوبت، نتايج مصيبت‌باري براي گياهان، جانواران، خاك و ساكنان به همراه دارد كه با توجه به شرايط اقليمي ايران، پيش‌بيني مي‌شود تا بيست سال آينده كشور ما نه تنها مرحله تنش و فشار ناشي از كم آبي را تجربه مي‌نكند بلكه با كاهش سرانه آب تجديد شوند.

قطعا يكي از راههاي كاهش و مهار بحران كمبودهاي آب، پرداختن به آبخيزداري است كه به عنوان مديريت علمي، ضمن توجه به مسايل اقتصادي ـ‌ اجتماعي، ‌حفظ منابع آب و خاك در حوزه‌هاي آبخيزداري، از علوم و تجربيات مختلف بهره‌گيري مي‌كند، بدون‌ آن كه نقش مردم از نظر دور بماند، به طوري كه برنامه‌هاي حفاظت خاك و آبخيزداري هم سو با توسعه پايدار و با اعمال مديريت مسوولانه بر منابع، علاون بر نيازهاي امروز به منافع آينده نيز توجه دارد كه در اين راستا استفاده از دانش و اطلاعات فراهم آمده از طريق پژوهش‌هاي علمي و تلفيق آنها با علوم طبيعي، آموزش، فرهنگ، ارتباطات و علوم اجتماعي از اهميت و حساسيت ويژه برخوردار است.

يكي از معضلات مهم اقتصادي و اجتماعي كشورهاي در حال توسعه، به ويژه آنهايي كه زيست بوم‌هاي شكننده و حساس بياباني و يا كوهستاني دارند، فرسايش خاك و تخريب آبخيزها است كه اين پديده اغلب ناشي از تعرض ظاهري فعاليت‌هاي عمراني با حفظ محيط زيست و منابع طبيعي است.

در مفهوم حفاظت خاك و آبخيزداري دو اصطلاح مهم « توسعه پايدار» و «بهره‌وري» نهفته است.

به گزارش ايسنا، با توجه به زيان‌هاي بسيار اقتصادي و اجتماعي ناشي از فرسايش خاك و جريان سيلاب‌هاي ويرانگر غير طبيعي ناشي از تخريب آبخيزها كه آثار زيان‌بار فراوان در بخش‌هاي مهم عمراني و اقتصادي كشور، از قبيل كشاورزي، دامداري، آب و برق، راه و ارتباطات ، مسكن و منابع طبيعي و ... به جاي مي‌گذارد، روشن است كه اگر بخواهيم سرمايه‌گذاري‌هاي هنگفت دولت در اين زمينه‌ها به توسعه دراز مدت ،‌ مستمر و پايدار اقتصادي بيانجامد ، بايد برنامه‌هاي حفاظت خاك و آبخيزداري را به عنوان زيربناي اقدامات در جهت توسعه پايدار گسترش داد.

از سوي ديگر بهره‌وري كامل از سرمايه‌گذاري مالي و نيروهاي انساني و منابع اقتصادي كشور از قبيل اراضي زراعي، جنگلي و مرتعي، سدهاي بزرگ، راهها و غيره جز با اجراي طرح‌هاي اصلاح كاربري اراضي، حفاظت خاك، كنترل سيلاب و غيره در قالب «طرح‌هاي آبخيزداري» حاصل نمي‌شود.

آبخيزداري چيست؟

آبخيزداري، شامل مديريت و بهره‌برداري هماهنگ و قانونمند منابع طبيعي ، كشاورزي، اقتصادي ـ اجتماعي يك آبخيز مي‌باشد، مشروط بر آن كه منابع آب و خاك به خوبي حفظ شده و سير منفي نداشته باشند.

آبخيزداري از نظر برنامه‌ريزي، يكي از جديدترين روش‌هاي برنامه‌ريزي است كه بر اساس نگرش و برنامه‌ريزي سيستمي و تكاملي ، انجام شده و از ويژگي‌هايي چون جامع نگري و دور انديشي برخوردار است.

بر اساس اين گزارش ، فائو آبخيزداري را فرايند فرموله كردن و اجرايي يك رشته اقدامات شامل ايجاد تغييرات ضروري در منابع طبيعي، كشاورزي و انساني آبخيزداري دستيابي به اهداف مورد نظر با توجه به عوامل اقتصادي - اجتماعي و سازماني مؤثر در آبخيز تعريف كرده است.

به عبارت ديگر آبخيزداري علمي است كه در طول زمان ثابت كرده اگر به شكل مناسب مورد توجه مسوولان قرار بگيرد، اين توانايي را دارد تا بسياري از معضلات اقتصادي‌، اجتماعي و زيست محيطي كشورها را مهار كند.

آبخيزداري در ايران :

پيش از سال 1339 آبخيزداري در ايران از جايگاه چنداني برخوردار نبوده اما در اين سال به دنبال گزارش كارشناسان FAO ، آبخيزداري در ايران مورد توجه كارشناسان قرار گرفت.

به طوري كه نخستين برنامه آزمايشي حفاظت خاك در حوزه فرعي سيراچال، از آبخيز سد كرج، در مساحت 600 هكتار به مرحله اجرا در آمد.

وضعيت موجود در حوزه‌هاي آبخيز كشور:

به گزارش ايسنا، از نظر طبيعي كشور ايران به شش حوزه كلان، 30 حوزه آبخيز اصلي (سفيد رود، كرخه، كارون ، اترك و غيره) و 1018 حوزه آبخيز فرعي (كرج، الموت رود، طالقان رود و ....) تقسيم شده است.

از مجموع 164 ميليون هكتار مساحت حوزه‌هاي آبخيز كشور، حدود 90 تا 95 ميليون هكتار آن مربوط به مناطق كوهستاني و شيبدار و حدود 69 تا 74 ميليون هكتار آن مربوط به مناطق كم شيب و دشت‌ها است.

بر اساس اين گزارش حدود 91 ميليون هكتار از عرصه‌هاي حوزه‌هاي آبخيز (5/55 درصد از سطح كشور) سيل خيز است كه اين عرصه‌ها در توليد روان آب سطحي نقش دارند، به طوري كه سالانه بيش از 22 ميليارد متر مكعب روان آب مستقيم و سريع توليد مي‌كنند كه در تشديد فرسايش و ايجاد سيلاب‌هاي مخرب مؤثر بوده و در شرايط موجود حدود 42 ميليون هكتار از سطح كشور (معادل 46 درصد) داراي شدت سيل خيزي متوسط تا خيلي زياد است.

همچنين به دليل تخريب جنگل‌ها و مراتع، ساخت و سازهاي بي‌رويه، فرسايش آبي در سطح كشور طي سه دهه اخير روند افزايشي داشته كه در سطحي معادل 125 ميليون هكتار (2/76 درصد از كل كشور) صورت مي‌گيرد كه خارج از مدت طبيعي آن است و به دليل تشديد فرسايش خاك و افزايش سيل خيزي، ميزان رسوب دهي حوزه‌هاي آبخيز روند افزايشي داشته و معادل 236 ميليون متر مكعب در سال برآورد شده است.

از منظر ديگر با توجه به شرايط اقليمي خاص ايران، شاهد مشكلات عديده‌اي نظير كم آبي است كه با تشديد روند فرسايش، ميزان نفوذ پذيري خاك و در نهايت روان آب‌هاي سطحي مخرب افزايش مي يابد.

در اين حالت حدود شش ميليارد متر مكعب بر حجم روان آبي مستقيم اضافه شده و غالبا غير قابل استفاده است، در حالي كه با برنامه‌ريزي و مديريت آبخيز داري و تقويت دبي پايه رودخانه‌ها، با بهره‌برداري از حداقل 30 درصد اين حجم آبي ، مي‌توان 180 هزار هكتار اراضي زراعي را آبياري كرد.

منبع:http://abkhiz.blogfa.com/