فرسايش خاك

فرسايش خاك

 ٭عاملي مخرب به نام انسان
در ارتباط با فرسايش خاك دلايل مختلف اما بهم پيوسته اي مدنظر است؛ نوع مديريت، پوشش گياهي، عامل انساني و غيره از جمله عوامل تشديد كننده فرسايش خاك محسوب مي شوند.
دانشمنداني كه در امر فرسايش مطالعه مي كنند بر اين باورند كه براي فرسايش خاك يك قابليت و پتانسيل وجود دارد. يعني هر سرزمين و خاكي يك قابليت و پتانسيل فرسايشي دارد.
طبق گفته دكتر عليرضا اسلامي نژاد، استاد دانشگاه كشاورزي دليل عمده افزايش روند فرسايش خاك در ايران به فرسايش پذيري در طبيعت اين سرزمين برمي گردد.
اين كارشناس امور آب و خاك معتقد است: شرايط اقليمي كشور ايران و وجود مناطق پرشيب سبب شده، قابليت فرسايش بالفعل شود.
دكتر اسلامي نژاد مي گويد: وقتي استفاده از زمين همراه با تدبير و دورانديشي نباشد، خاكسازيهايي كه طي زمان ايجاد مي شود از بين خواهد رفت و به تدريج محصولات زراعي نيز كاهش مي يابد.
وي مي افزايد: وقتي خاك حاصلخيز در بستر سطحي از بين برود كميت و كيفيت خاك كم شده و افت توليد خواهيم داشت، به طوري كه با از بين رفتن 7 تا 10 سانتي متر از لايه اوليه خاك به راحتي مي توان شاهد كاهش 40 تا 50 درصدي محصولات باشيم.
دكتر داوود نيك كامي، عضو هيأت علمي مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري كشور نيز فاكتورهاي مختلفي براي افزايش فرسايش خاك در ايران مدنظر دارد.
وي با اشاره به عوامل دخيل در اين مبحث از جمله فرسايندگي باران، آب، پوشش گياهي، نوع مديريت و عمليات حفاظتي تصريح مي كند: اگر به صورت خيلي كلان بخواهيم اين موضوع را در نظر بگيريم عامل انساني و نوع مديريت در اراضي كشاورزي، جنگلها و مراتع اثر زيادي بر يك حوزه آبخيز خواهد داشت چون در هر صورت در طبيعت فرسايش خاك را داريم، يعني حتي در جاهايي كه انسان دخالتي نداشته باشد اين فرسايش خاك اتفاق مي افتد ولي به طور طبيعي به يك تعادل رسيده و توليد خاك از يك طرف و فرسايش خاك از طرف ديگر يكديگر را مي پوشانند و جايگزيني صورت مي گيرد.
اين كارشناس مديريت فرسايش خاك معتقد است: وقتي فرسايش خاك حاد مي شود كه انسان دخالت داشته باشد و با نوع مديريت غلط و كاربري اراضي باعث از بين رفتن تعادل در توليد و فرسايش خاك شود.
وي تأكيد مي كند: فرسايش خاك چيزي نيست كه از يك لحظه و دوران خاصي شروع شده باشد، بلكه از بدو پيدايش كره زمين اين مسأله وجود داشته، اما اين روند فرسايش در جاهايي از كره زمين توسط عوامل ديگري محدود يا تشديد شده است. فرض كنيد در تشكيلات دوران سوم در حوزه آبخيز رودخانه سفيدرود، اين تشكيلات با يك لايه خيلي نازك از تشكيلات دوره چهارم پوشيده شده و وقتي انسان با دخالت خود اين لايه نازك را از سطح برمي دارد آن تشكيلات خيلي حساس فرسايش در سطح قرار مي گيرند و ما با فرسايش تشديد شونده مواجه مي شويم.
با اين حال وي تأكيد مي كند: حتي اگر مناطقي از سرزمين با پوشش گياهي و آب و هواي مناسبي هم مواجه باشد، اما عامل انساني به عنوان مهمترين عامل مي تواند روند فرسايش خاك را تشديد كند.
دكتر فرود شريفي، معاون آبخيزداري در سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري كشور نيز فرسايش پذيري خاك، شيب زمين، شدت بارش، طول شيب و نوع مديريت انساني را از جمله عوامل روند صعودي فرسايش خاك در ايران مي داند و مي گويد: اگر در يك محل عمليات دخل و تصرف، عمليات عمراني، كشاورزي، شخم در جهت شيب صورت گيرد همه اينها باعث مي شود پوشش گياهي تضعيف شده و فرسايش خاك بيشتر شود به همين دليل است كه گفته مي شود فرسايش خاك يك بيماري قطعي ولي كشنده است.
وي مي افزايد: انرژي باد و بارش حضور بي موقع دام و عدم خروج بي موقع دام از مراتع فرسايش خاك را مي تواند تشديد كند.

٭ عوارض جنبي يك بيماري كشنده
عوارض فرسايش خاك شامل دو قسمت است. يك قسمت عوارضي است كه در همان محل فرسايش نمود دارد و بخش ديگر عوارضي است كه خارج از حوزه فرسايش خاك وجود دارد. وقتي فرسايش خاك در اراضي كشاورزي و يا منابع طبيعي اتفاق مي افتد به گفته دكتر داوود نيك كامي، ابتدا از حاصلخيزي خاك كم مي كند يعني ميزان توليد را پايين آورده و هزينه توليد زياد مي شود.
اين عضو هيأت علمي مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري ايران مي افزايد: براي جبران اين كاهش حاصلخيزي نيازمند دادن كود هستيم تا مواد غذايي از دست رفته جبران شود، اما بعضي اوقات در محل فرسايش، فرسايش به حدي مي رسد كه كود هم نمي تواند مثمرثمر باشد در نتيجه به عمليات حفاظت خاك كه ارزان هم نيست بايد متوسل شد. در كنار آن و در نقاط خيلي بحراني نيز يك مقدار كارهاي مكانيكي بايد انجام داد تا فرسايش كنترل شود ولي اين راهكارها هزينه بر و زمان بر است و ما فقط سرمايه را از دست مي دهيم؛ اينها يكسري مشكلاتي هستند كه در محل فرسايش اتفاق مي افتد.
دكتر نيك كامي با اشاره به عوارض جانبي ديگر و خارج از محل فرسايش خاك مي گويد: در مرحله بعدي خود اين ذرات خاك وقتي از محل برداشته مي شوند و به نقاط ديگر منتقل مي شوند به شكل رسوب دچار مشكل مي كنند.
وي تصريح مي كند: ورود رسوبات به منابع آبي باعث مي شود كيفيت آب دستخوش تغيير شده و سموم مورد استفاده در خاك نيز به منابع آبي منتقل شود و بدين ترتيب حيات موجود در آب نيز در معرض خطر قرار مي گيرد و رشد گياهان ناخواسته در منابع آبي را هم خواهيم داشت.
وي با اشاره به وضعيت مرداب انزلي به عنوان يك نمونه در اين زمينه مي گويد: هم اكنون مرداب انزلي دستخوش چنين تغيير و تحولاتي شده و رسوبات وارد شده به اين مرداب آن را آلوده كرده است.
دكتر اسلامي نژاد، استاد دانشگاه نيز يكي از عوارض مهم فرسايش خاك را افزايش سيل مي داند.
وي اظهار مي دارد: با از بين رفتن پوشش گياهي، روند صعودي فرسايش خاك را خواهيم داشت و در نهايت اين مشكل به صورت سيلاب بروز مي كند.
وي با اشاره به ايجاد رسوب به عنوان ديگر عارضه اين بيماري مهلك مي افزايد: سيل، رسوب را به وجود مي آورد و رسوبات مجاري اي كه بايد به طور عادي با آب پر شود را پر مي كنند كه نمونه آن را مي توان در تجميع رسوب و خاك در مخازن سدها مشاهده كرد.
وي تأكيد مي كند: طبق آمار موجود سالانه 230 ميليون مترمكعب از حجم مخازن سدها با اين رسوبات پر مي شود و در كنار آن كيفيت آب كاهش يافته و خطرات زيست محيطي از جمله از بين رفتن ماهيان و آبزيان به وجود مي آيد.

كدام آمار درست است؟
در رابطه با اين كه فرسايش دقيقاً چه ميزان است و در كاربري هاي مختلف چقدر است، متأسفانه تا به امروز تحقيق جامعي در ايران صورت نگرفته و به همين دليل آمارهاي مختلفي در اين زمينه ارايه شده است.
دكتر نيك كامي با تأييد اين نكته مي گويد: چون تا به امروز در قالب يك طرح ملي به اين موضوع توجه نشده ما در منابع مختلف اعداد متفاوتي داريم و آماري مثل يك ميليارد، 5/1 ميليارد، 2 ميليارد و حتي تا 10 ميليارد تن نيز در برخي منابع ذكر شده است.
وي مي افزايد: تا به حال در قالب يك طرح جامع به اين مسأله نگاه نشده و اگر ملاك براي دادن آمار دقيق اندازه گيري باشد نياز به احداث پلاتهاي فرسايش در كاربريهاست تا با در نظر گرفتن آنها در كاربري هاي مختلف به يك عدد برسيم.
وي تأكيد مي كند: در نتيجه اين كه هم اكنون بگوييم طبق فلان آمار فرسايش خاك در كشور ما در مرحله بحراني است يا نه نمي تواند يك نظر دقيق باشد ولي اگر آثار اين مسأله را از ابعاد ديگر در نظر بگيريم تواترسيل نشاندهنده و نماياننده فرسايش خاك است و مي توان گفت كه روند صعودي سيل در سالهاي اخير نماد وضعيت حاد فرسايش خاك مي تواند باشد.
وي تأكيد مي كند: فرسايش خاك و مطالعه در مورد آن نيازمند اعتبارات زياد است زيرا يك پلات فرسايش وقتي تخريب مي شود هزينه زيادي را به دنبال دارد و نيازمند پايش طولاني مدت هم هست بنابراين بايد در اين رابطه يك طرح ملي تعريف شود ولي متأسفانه طرحهاي ملي در مراكز تحقيقاتي از لحاظ ميزان اعتبارات عدد ناچيزي را به خود اختصاص مي دهند و مي توان گفت غيرممكن است كه با اين وضع اقدام مهمي بتوان انجام داد مگر اين كه رويكرد به تحقيقات در كشور ما به طور اساسي تغيير كند.
دكتر شريفي نيز در مورد وجود آمار متفاوت در زمينه ميزان فرسايش خاك در ايران مي گويد: وجود آمارهاي متفاوت عمدتاً به اين دليل است كه آخرين نقشه اي كه از فرسايش خاك در ايران تهيه شده مربوط به 30 سال قبل است كه فائو براساس آمار و اطلاعاتي كه از گذشته داشته اين نقشه را در مقياس يك ميليونيوم كه در واقع مقياس دقيقي هم نيست، تهيه كرده است.
وي مي افزايد: طبق اين نقشه ميزان فرسايش خاك در ايران از سال 1350 از يك ميليارد تن يعني 15 تا 20 تن در هكتار شروع شده و در سال 1360 به 3/1 ميليارد تن، 1370 به 6/1 ميليارد تن، 1380 به 2 ميليارد تن رسيده است و پيش بيني شده در سال 1390 اين ميزان به 5/4 ميليارد تن خواهد رسيد.
وي مي گويد: با استناد به اين مأخذ، هزينه فرسايش خاك در ايران 14درصد از درآمد ناخالص ملي را مي پوشاند.
اين مقام مسؤول مي افزايد: دليل اين كه آمار متفاوت است، اين است كه با وجود گذشت حدود 25 تا 30 سال از نقشه قبلي تاكنون موفق نشديم نقشه جديد و دقيق تري از روند فرسايش خاك تهيه كنيم كه البته اين كار در دست اقدام است و اميدواريم نسخه اوليه اين نقشه در پايان امسال تهيه شود.

٭ چه مي توان كرد؟
از قديم گفته اند كه پيشگيري بهتر از درمان است، اما متأسفانه بيماري افزايش فرسايش خاك در ايران به وجود آمده و بايد به دنبال راهكارهاي كنترل اين بيماري باشيم.
معاون آبخيزداري در سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري كشور با اشاره به اين كه بخشي از فرسايش، فرسايشي است كه به صورت طبيعي در طبيعت رخ مي دهد، مي گويد: در اين حالت اقدامي نمي توان كرد زيرا فرسايش طبيعي خاك بايد وجود داشته باشد، اما كاري كه مي توان انجام داد اين كه از عوامل تشديد كننده اين فرسايش كم كرد و به نحوي آنها را كنترل كرد كه اين اقدام با مديريت بهتر انجام مي گيرد.
دكتر فرود شريفي تأكيد مي كند: در اين زمينه مي توان پوشش گياهي را تقويت كرد و همچنين از شخم زده در جهت شيب در اراضي كشاورزي جلوگيري كرد.
وي مي افزايد: علاوه بر اين در جاهايي كه هر ساله زمين شخم مي شود بايد محصولات جايگزين و درختان متناسب با هر منطقه كه نياز به شخم و دخل و تصرف هر ساله نيست كاشته شود.
دكتر شريفي خاطرنشان مي كند: در اراضي زراعي با مشاركت مردم كاربري هاي متناسب برايش تعريف كنيم و در مراتع و جنگلها پوشش گياهي را تقويت كنيم؛ همچنين كنترل تعداد دام در بيشه زارها و جنگلها مي تواند نقش مؤثري در كاهش فرسايش و كنترل روند صعودي فرسايش خاك داشته باشد.
وي با اشاره به فرسايش در آبراهه ها مي گويد: برخي از فرسايش برمي گردد به فرسايش در آبراهه ها كه با كاهش انرژي حركتي آب مي توان از فرسايشي كه در داخل مسيلها كه به عنوان فرسايش توده اي از آن ياد مي شود، جلوگيري كرد.
وي با اشاره به تقويت پوشش بيولوژيك و اقدامات مهندسي و مكانيكي در كنار هم مي افزايد: اين اقدامات بخش عمده اي از فرسايش را كاهش مي دهد به طوري كه در مناطق كوچك كه كار آبخيزداري صورت گرفته با انجام اين راهكارها فرسايش 15 هكتار در سال به صفر هم رسيده به طوري كه عمليات مديريتي و تقويت پوشش گياهي و عمليات مهندسي در اندازه كوچك اثبات كرده كه حتي فرسايش را مي توان به صفر رساند.
وي مناطقي از جمله حوزه سد كرخه، سد گلستان، سد كارون، دشتياري سيستان و بلوچستان و بخشي از استان فارس را به عنوان مناطق بحراني فرسايش خاك مي داند و مي افزايد: بحث فرسايش خاك موضوعي است كه به يك دستگاه اجرايي خاص برنمي گردد، بلكه همه آنهايي كه در طبيعت دخل و تصرف دارند از جمله كشاورزان، دامداران، عشاير، آنهايي كه كارهاي عمراني، ساختمان سازي و راهسازي انجام مي دهند و به طور كل تمامي آحاد مردم مي توانند در كاهش روند فرسايش خاك نقش داشته باشند.
وي تأكيد مي كند: رسانه ها مي توانند به عنوان آگاهي دهنده به عموم مردم نقش مهمي داشته باشند و البته حضور دستگاه قضايي نيز مي تواند ايراني سرسبز را براي همه بوجود آورد.
دكتر نيك كامي، كارشناس ارشد مديريت فرسايش خاك با اشاره به انجام اقدامات تحقيقاتي در مركز تحقيقات حفاظت خاك و آبخيزداري كشور مي گويد: براي مبحث كنترل افزايش فرسايش خاك بخش تحقيقات حفاظت خاك اين مركز برنامه هاي مختلفي را در دست اجرا دارد؛ يكي از طرحهايي كه وجود داشته و در سال گذشته هم به اتمام رسيد، طرحي بود كه در رابطه با فرسايش خاك در نيزارهاي كشور گزارشي تهيه كرديم.
وي اظهار مي دارد: طبق اظهار نظر منابع مختلف، در كاربريهاي موجود در يك حوزه بيشترين فرسايش خاك در ديم زارها اتفاق مي افتد زيرا معمولاً يك سال از زمان بهره برداري از اين اراضي ديم مي گذرد و يك سال زمين را مورد آيش قرار مي دهند و چون در زمان آيش پوششي روي سطح خاك وجود ندارد معمولاً اراضي ديم بر روي اراضي با شيب زياد قرار گرفته و شخم هم در جهت شيب زده مي شود كه اين باعث تمركز بيشتر آب و جريان آب در سطح زمين مي شود.
وي مي افزايد: براي كاهش عوارض اين مسأله يك طرح تحقيقاتي انجام گرفت كه شخم در جهت و عمود بر جهت شيب را بررسي كرديم و طبقات شيب مختلف از صفر درصد تا بالاي چهل درصد شيب كه ببينيم واقعاً چه اتفاقي دارد مي افتد؛ اين كه با ميزان شيب ميزان فرسايش زياد مي شود و با شخم در جهت شيب فرسايش بيشتر است، اين چيزي است كه مشخص است و همه به آن واقفند. ولي اين كه در عمل اين فرسايش چه ميزان است و نسبت به هم چه اختلافي دارند را بررسي كرديم و ديديم كه به اتفاق در شرايطي كه شخم عمود در جهت شيب مي خورد ميزان فرسايش خاك هفت برابر كمتر از ميزان خاكسازي منطقه است.
ولي در كلاسه هاي شيب بالا هم از نظر فرسايش خاك اگر شخم عمود بر جهت شيب باشد مشكلي به وجود نمي آيد.
وي با تأكيد بر اين كه فرسايش خاك اشكال مختلف دارد و نوع حاد آن فرسايش خندقي است، مي گويد: در اين رابطه نيز طرحهايي داشته ايم كه اين نوع فرسايش را هم كنترل كنيم كه نتايج آن موجود مي باشد.

سرمايه اي كه برنمي گردد
خاك، اين منبع مهم و سرمايه ملي كشور به همين راحتي در حال فرسايش است. سرزمين ايران در حال دست و پنجه نرم كردن با اين بيماري مقطعي اما كشنده است؛ مي توان كاري كرد؟! نه آماري، نه اقدام جدي و نه اعتباري براي طرحهاي تحقيقاتي، مثل اين كه مسؤولان در بي خبري به سر مي برند. وقتي به گفته يكي از منابع خبري، از سال 1330 تا 1378 ميزان فرسايش خاك در ايران سير صعودي داشته و ميزان فرسايش خاك در سال 1330 ، 500 ميليون تن، در سال 1340، 7500 ميليون تن، در سال 1350 ، 5/1 ميليارد تن، در سال 1360، 7/1 ميليارد تن و در سال 78 سه ميليارد تن بوده، مي توان وضعيت فرسايش خاك را حالت بحراني دانست. چه كسي به فكر خاك از دست رفته اين سرزمين است؟